در حوالي كوير

ساخت وبلاگ
«علیرضا توحیدی » دبیر مسایقه «خاطره نویسی معلم خوب من » به بازگویی هدف و نحوه حضور دانش آموزان در این مسابقه پرذاخت.وی یادآور شد تمام دانش آموزان ابتدایی ، متوسطه اول و دوم می توانند خاطره یا خاطراتی از معلم امسال یا سالهای قبل خویش را بنویسند و با استفاده از نرم افزار شاد یا ایتا به شماره 09132604635 ارسال نمایند.. وی گفت هدف از این مسابثه کشف استعداد ادبی دانش آموزان است و پرورش نسلی سپاسگزار.علیرضا توحیدی یادآور شد این مسابقه توسط « مجمع نواندیشان آران و بیدگل » و با همراهی آموزش و پرورش شهرستان برگزار می شود.  |+| نوشته شده در  یکشنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۳ساعت 21:38&nbsp توسط علی رضا توحيدي  |  در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 18:41

«بلند پروازی آران و بیدگل با بالهای رول بال»آران و بیدگل شهر استغدادهاست . فرقی ندارد در تولید فرش ماشینی باشد یا مسابقات قرآنی و یا مسابقات علمی یا ورزشی....روز جمعه سی و یک فروردین سه تیم جوانان از شهرستانهای اردکان ، تبریز و تهران به آران و بیدگل آمدند تا مسابقات 4 جانبه در رشته رول بال برگزار شود. ورزش رول بال ترکیبی از اسکیت ، هندبال و بسکتبال است. ورزشکاران رول بال با کفشهای چرخ دار در زمین هندبال روبروی هم می ایستند و با توپ بسکتبال در اندیشه دفاع از دروازه خود و باز کردن دروازه حریف هستند.برادران حمیدپناه - مجید و جواد - سالهاست در حال تمرین و رقابت در این رشته هستند و به عنوان بازیکن و مربی تیم ملی در کمیته رول بال فدراسیون اسکیت حضور دارند. به نظر می رسد به دلیل سرعت و هیجان این ورزش روزهای درخشان تری در انتظار رول بال باشد. و حمایت از رول بال بازان آران و بیدگل باعث تقویت جایگاه شهرستان در این رشته می شود . در پایان مسابقات 4 جانبه، تیم شهرستان آران و بیدگل در جایگاه دوم ایستاد و تیمهای هرمان تهران و فرشته اردکان رتبه های اول و سوم را به خویش اختصاص دادند. ( علیرضا توحیدی - اردیبهشت 1403 )  |+| نوشته شده در  سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ساعت 20:20&nbsp توسط علی رضا توحيدي  |  در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 18:41

ابتدای خیابان کارگز ایستاده بودم تا به آران و بیدگل بیایم. که چند تایی از آنها به سراغم آمدند...چیزی شبیه مانتو یا چادر دانشجویی پوشیده بودند.. لهجه داشتند شاید به خاطر سفرهای سالانه شان به روسیه ....یکی گفت این زیرگذر قبلا نبود؟! گفتم بله تازه ساخته اند. دمش را که شبیه هفت بود تکان داد و گفت از اینجا برویم می رسیم؟! ...و بعد کاغذی را نشانم داد...آران و بیدگل ...محله یزلان...گفتم بله و مستقیم پرواز کن ...و رفت....پرستوها پرنده های مهاجر کوچکی هستند که در حال پرواز حشره شکار می کنند. ....اگر در جایی احساس آرامش کردند لانه می سازند با گل و خرده های چوب و پر... لانه شان شبیه لیوان و به سقف متصل است...سه تا پنج تخم می گذارند بعد از سه هفته جوجه ها به دنیا می آیند...حدود 25 روز پرستوها مراقب جوجه ها هستند. بعد از آن پرواز و زندگی مستقل آغاز می شود.پرستوها پرنده های بی قراری هستند. خاصه در جایی که قرار است لانه بسازند....حدود ده سال است زیرزمین خانه ای در محله یزلان میزبان تعدادی پرستوی مهاجر است. خانم کبوتری می گوید برای آنکه پرستوها با آرامش بیایند و بروند هیچ گاه درب سرداب بسته نیست ...-- طبیعت بخش اصلی دنیای پیرامون ماست که در هجوم آهن و سیمان و فضاهای مجازی از یاد رفته است--« علیرضا توحیدی - اردیبهشت 1403 »  |+| نوشته شده در  پنجشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ساعت 11:23&nbsp توسط علی رضا توحيدي  |  در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 18:41

خدا حسن اربابی را بیامرزد....انسان پاک و بامرامی بود....اولین بار حدود 15 سال قبل ایشان را دیدم در کانون شهید بنی طبا و جلسات نیک اندیشان... هر سال نوروز می آمد با شور و شوق و علاقه ...پیرمرد شیک پوش با لحنی که از آن بزرگی پیدا بود.....در یکی از آن سالها پسرش سپهر هم سخنران بود. سپهر متولد پنجاه بود و از آلمان دکترای نجوم گرفته بود و شده بود استاد دانشگاه و مدیر فنی رضدخانه ملی ایران....حسن اربابی در صحبتهایش می گفت بسیار علاقمند است مجموعه ای فرهنگی در بیدگل بسازد....همین جمله را در سالهای بعد بازگو کرد....که امید است با پیگیری این اتفاق رخ دهد.  |+| نوشته شده در  دوشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۴۰۳ساعت 14:14&nbsp توسط علی رضا توحيدي  |  در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:44

این جمله جمله ی خوبی است که گفته اند سرت به کار خودت باشد که مثلا غیبت نکنی حسادت نورزی به خاطر مال به دیگران احترام نگذاری و...ولی از جهتی دیگر آدم موجودی اجتماعی است باید برایش مهم باشد چگونه می تواند به پیشرفت محله و شهرش کمک کند آسیب ها و دغدغه ها چیست خاصه اینکه دین اسلام هم همین طور است که مثلا نماز جماعتش اگر با سه نفر مقداری پاداش دارد و اگر بیش بود بیش ....یا خح و گره گشایی از مشکل دیگران و البته خوب است آدمی زاد در گذشته نماند اما بی درس گرفتن از تجربه دیروز اشتباه های قبل تکرار می شود...  |+| نوشته شده در  چهارشنبه بیست و نهم فروردین ۱۴۰۳ساعت 23:29&nbsp توسط علی رضا توحيدي  |  در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 4 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:44

دیروز پنج شنبه سی ام فروردین 1403 حدود یک ساعت با آقای رضایی حرف زدم.روبروی نمایشگاه کاشی و سرامیکش در ابتدای خیابان جمهوری..آقای رضایی فردی با ادب و خوش اخلاق است سالها کلاس بوده و بعد شد مدیر مدرسه امام حسین و امام رضا ...و از مدیران موفق......در بسیاری از مسایل دیدگاهمان یکی بود و در مواردی هم تفاوت داشت سلیقه مان....مثلا ایشان اعتقاد دارد گروه جای بحث و جدل نیست....یعنی چی که سر هر موضوعی دو نفر روبروی هم بایستند و این دو تا بنویسد و روبرویش 4 تا....ولی به نظر من باید نقد بخشی از روزکرد گروه نواندیشان باشد....البته با در نظر گرفتن مسایلی مثلا رعایت احترام و ادب....درباره موضوع صحبت کردن.....شخصی نکردن و کش ندادن و ملال آور نشدن بحث....سواد و درک کافی داشتن و وارد گفتگو شدن و....نقد و گفتگو چیز خوبی است. چیزی شبیه ساخت مجسمه یکی می سازد دیگری می گوید گوش ندارد سومی جواسش به چشمهای بسته مجسمه است...اگر استادی باشد نظرها را بخواند کار بهتری به دست می آید ...مردم هم مشغول هستند...شما اگر ته دل اینهایی که می گویند چرا بحص و گفتگو می شود بکاوری منظورشان این است که بحث کنید تا از این ملال درآییم.!!!  |+| نوشته شده در  جمعه سی و یکم فروردین ۱۴۰۳ساعت 9:20&nbsp توسط علی رضا توحيدي  |  در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 2 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:44

سلام خدمت اهالی محله توی ده خاصه اهالی گروه سال نو را تبریک گفته امیدوارم سال بهتری داشته باشید...محله توی ده به گواهی آنچه هست و نوشته های کتاب چراغان یک سر و گردنن از سایر محله ها بالاتر است به شرط آنکه قدر آن را داشته باشیم و طرحی باشد و برنامه ای....الف ) بودجه و امکانات و طرح و برامه ای که در بیدگل هست شبیه یک کیک است اگر محله توانایی جذب بودجه را داشته باشد به جایی دیگر می رود...اگر محله ای طرح و برامه نداشته باشد برایش طرح و نقشه می کشد...اینکه یک بار خیابان واصف را کشیدند و بلوار زدند و حالا می خواهند وسط بلوار مغازه بزنند در کم حالی محله های مسیر و خاصه توی ده است... از افرادی مثل عباس توحیدی و رسول زاده و....که پیگیر موضوع هستند تقدیر می شود.بقیه هم باید همراه باشد....ولی هنوز کار به پایان نرسیده است باید طرحی اجرا شود که بیشترین فایده را برای مردم داشته باشد وگرنه ساختن مغازه آن وسط سراسر خسران و زیان است و اگر مسیر پیاده روی هم باشد اشتباهی دیگر...بهتر است تا حد امکان پیاده رو به حاشیه خیابان بیاید.2- کاری که در تغییر رخت شوی خانه و تبدیل آن به زورخانه امیرالمومنین اتفاق افتاد بسیار ارزشمند است....که از همه خاصه حسین ستاره تقدیر می شود...تعدادی اثر دیگر هم هست که باید به آن توجه شود مثل حمام یا خانه های قدیمی ....محله افراد تحصیل کرده کم ندارد که بسیاری در بیدگل هستد و یا در شهرهای دیگر و افراد پولدار ...به نظرم اگر چند نفری جلسه بگیرد با نام مثلا دوستداران بافت تاریخی توی ده می شود بازسازی دیگر آثار را هم مورد توجه قرار داد...( حالا با پشتوانه بخش خصوصی حمام محله مختص آباد در حال بازسازی است که قدمتش حدود چهل سال است ) 3- مهمتری راسته یا گذر فرهگی بیدگل و حتی آر در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 10 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 17:30

امروز پنج شبه دوم فروردین 1403 رفتم ویگل. دیشب پیامی آمد که مدیر کل میراث می آید اگر فرصت داشتی بیا.....خوشبختانه با تلاشهای انجمن خاصه مدیر دلسوز آن مهندس ادهمی کار متوقف شده است.جدال و سخن اصلی روز پشت بام موزه ی به زودی افتتاح می شود رخ داد. دکتر حسین زاده از طرح اجرایی - یعنی احداث جاده از حریم ویگل - دفاع کرد و مهندس ادهمی و مهدی عباسیان تخلفات انجام شده را بازگو کردند ....مدیر کل گفت من برای بازدید آمده ام و قرار نیست اکنون تصمیمی گرفته شود..در حاشیه من به مدیر کل راجع به بلوار واصف گفتم. که در بافت قدیم بلواری به عرض 32 متر زده اند و حالا می خواهند آن وسط مغازه بزنند. من می خواستم دلایل اشتباه بودن طرح را بگویم که مدیر کل شروع کرد به خدیدن ...او خندید... با ما دست داد و خندید و رفت....  |+| نوشته شده در  پنجشنبه دوم فروردین ۱۴۰۳ساعت 10:42&nbsp توسط علی رضا توحيدي  |  در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 9 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 17:30

نوشتن سخت است......از چند هزار سال قبل که آدم خط ساخت و کلمه جان گرفت تا امروز که هزاران هزار شبکه و روزنامه و کانال و گروه در پی فهماندن حرف خود هستند.....گاهی جمله ساده است....برف سفید است....این را همه یک جور می فهمند....حتی اگر به زبان های دیگر ترجمه شود....اما اگر چندرغاز صنعت ادبی به خرج بدهی و بنویسی کله فلانی پر از گچ است...و به ده زبان ترجمه شود ده جور فهمیده می شود و حالا اگر بنویسی کله دوستم بوی قرمه سبزی می دهد و ترجمه شود دیگران هیچ نمی فهمند.....استفاده از حکابت و داستان هم در بسیاری از موارد به جای آنکه در درک مطلب یاری برساند اثری وارونه دارد......صد نفر حکایتی را می خواند هر یک سوادی دارد و تجربه و دیدگاهی بنابراین برداشتها متفاوت می شود و این خلاف دیدگاه نویسنده است که می خواهد یک مطلب را به صد نفر برساند ضحیح و سالم.....البته گفتن حکایت و داستان شیرینی های خودش را هم دارد...ملت مشغول می شوند ...در پی کشف حقیقت به تلاش می افتند.و....گروه با کانال تفاوت دارد....فردی کانال دارد هر پیامی خواست می گذارد ...مثلا هر روز تصویری از دمپایی خود را....یا ماجرای خود و گربه اش....مخاطب اگر نخواست میاید بیرون....اما گروه جور دیگری است....هر که می نویسد باید حساب کند.... سهم من چه قدر است....آیا انچه می نویسم نیاز گروه است.یا من پزشکی هستم که پیش از آمدن بیمار نسخه ام را نوشته ام....آیا این مطلب را ساده تر و با کلمات کمتری نمی شود گفت....آیا ممکن است برخی مطلب مرا بخوانند و ناراحت شوند....همه ی اینها را ننوشتم که ننویسید شاید ریلی باشد که آسانتر گروه پیش برود...........  |+| نوشته شده در  سه شنبه هفتم فروردین ۱۴۰۳ساعت 1:20&nbsp توسط علی رضا توح در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 10 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 17:30

بافت تاریخی بیدگل ارزشمند بوده است با ویژگی عای خاص مثلا در بیدگل تقریبا هیچ کوچه بن بستی وجود ندارد - مگر کوچه های باریک که در انتهای آن یکی دو خانه هست.- شاید بگویید این که چیزی نیست اما اگر به کاشان بروید ممکن است عرض کوچه ای زیاد هم باشد و شما کلی با ماشین بروید و از پیچ و خم ها رد شوید و به هویی ببینید به بن بست خورده اید- این خودش را در ترافیک کاشان هم نشان می دهد- .....نکته بعدی کوچه های بافت قدیم به شکل شاخه هایی باعرض زیاد و کم بوده است . مثلا یک نفر می توانسته با ماشین از خیابان جلال آباد بیاید تا میدان امام یا مسجد دروازه یا خیابان 22 بهمن...نکته بعدی زیرگذر برخی از مساجد که نقشی مثل زیرگذرهای فعلی را داشته است. مثلا زیرگذر مسجد حاج عبدالصمد یا مسجد علی...که باعث می شده راه کوتاهتر شود...در نظر بگیرید نمازگزاران در مسجد در حال نماز هستند و یک کشاورز سوار بر الاغ از زیر مسجد و جایی که آنها نماز میخوانند رد می شوند.........به نظرم بهترین کار برای حفظ تاریخ بیدگل مراقبت از آنچه باقی مانده....یعنی بافت ...مسجدها و حسینیه ها و خانه های قدیمی و استفاده از نظر کارشناسان حفظ و مرمت و احیا....  |+| نوشته شده در  سه شنبه بیست و دوم اسفند ۱۴۰۲ساعت 10:25&nbsp توسط علی رضا توحيدي  |  در حوالي كوير...ادامه مطلب
ما را در سایت در حوالي كوير دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1402 ساعت: 13:42