میدان برف ، میدان حرف ، میدان پشت بام
میدان حرفهای گفته شده وقت پایین کردن برف از پشت بام
میدان حرف ، میدان ظرف ، میدان مادر، میدان غصه های خورده شده وقت شستن ظرف
میدان دار ، میدان کلاغ ، میدان قار قار، میدان دختران روی دار قالی در انتظار خبری در حد قار قار
میدان پاشنه ، میدان ترک ،میدان پدر ، میدان وازلین ، میدان پدر بازگشته از دشت با پاشنه ای ترک خورده دنبال وازلین
میدان برق ،میدان چرخ ، میدان درد ،میدان یک پسر ، پسری که شب افتاده تا ته سرداب واژگون ، میدان پدری که با چرخ برده او را به اورژانس با حالت جنون، میدان قطعی برق و بخیه های پر از درد و رد خون
میدان آب ، میدان لباس ،میدان جله ی بچه ای شاشو ، میدان جوب ، میدان خوب ، میدان مادری که با تشت از بیست پله ی رخت آورده و بعد…. تشت گشته واژگون
میدان آب ، میدان گاب ، میدان خواب ،میدان مادری که سحرگاه رفته برای دوشیدن شیر گاو ،میدان گوساله ای که باز کرده ریسمان و نمانده شیر در سینه ی زائو
میدان پشم ، میدان چرخ ، میدان دوک ، میدان کشکله ،میدان عمه ملوک ، میدان پیرزنی که نشسته است پشت چرخ ، میدان پشم های رشته شده برای بافتن کلاه عمو
میدان رسن ، میدان حسن، میدان هفت سنگ ، میدان تیرکمون ، میدان بچه ای که اشتباه رها کرده است دلو، میدان چک چک خون روی یک بلوز
میدان زر ، میدان زور ،میدان قال ، میدان قیل ، میدان من ،میدان تاب ،میدان تب، میدان تبت یدا ابی لهب
میدان ساز ،میدان سوز ، میدان ارغوان، میدان ارغنون ، میدان یعنی گرد من بچرخ ، میدان یعنی شکل 4 گوش ، میدان یعنی خانه خدا- کعبه - جمال یار دلفروز
برچسب : نویسنده : msobahia بازدید : 82